مودالیته های مختلف حسی
✴️قسمت اول
👈هریک از ما جهان اطرافمان را به شیوه ای متفاوت از دیگری درک کرده، سازماندهی و ارائه می کنیم.
چرا که انسان بر اساس ژنهای ارثی اولیه و نیز تاریخچه زندگی گذشته و تجارب قبلی، مدلی از جهان در ذهن خود دارد و بر پایه آن با دنیا و آدمهایش ارتباط برقرار می کند.
👈بر این اساس ممکن است سیستم برقراری ارتباط یک فرد با جهان پیرامونش از طریق مودالیته لمسی، سمعی و یا بصری باشد.مثلا یک فرد بصری تجربیاتش را براساس توصیف و خلق عکس و تصویر برای شما توضیح می دهد، و یک فرد لمسی تجاربش را بوسیله احساساتش سازماندهی می کند.
برای برقراری ارتباط موثر با دیگری مهم است که بفهمیم فرد تجربه اش را از دنیا چگونه سازماندهی می کند و مودالیته غالب وی کدام است، چرا که در آن صورت این انتخاب را داریم که با زبان او و مدهای حسی اش با وی ارتباط گرفته و نشان دهیم تجربیات حال حاضرش را درک می کنیم.
👈آنچه در بالین مشاهده میشود آن است که معمولا افراد لمسی شکایت از این دارند که افراد سمعی و بصری بی احساسند، بصریها شکایت می کنند که سمعی ها به آنها توجه نمی کنند، زیرا حین مکالمه با آنها تماس چشمی ندارند. افراد سمعی شکایت می کنند که افراد حسی به صحبتهای آنها گوش نمی دهند و...خلاصه اینکه یک گروه فکر می کند گروه دیگر عمدا با آنها بدرفتاری و عدم درک و پذیرش دارد و این روابط بین فردی را به چالش می کشد.
✴️قسمت دوم
👈در قسمت قبلی گفتیم که انسانها دنیای پیرامون خود را با سه جور مودالیته لمسی، بصری، سمعی شناسایی کرده و درک خود از تجربیاتشان را از طریق این سه نوع مودالیته به اطرافیانشان بازنمود می کنند.
👈برای شناخت مودالیته های حسی خود و دیگری راههای مختلفی وجود دارد که در زیر به دو نوع آن اشاره می کنیم.
۱.روش اول؛ در جملات به کار برده شده در حین برقراری دیالوگ دقت کنید؛ افعال، قیدها، صفت ها و مصدر هایی فرد در جملات خود به کار میبرد غالبا از چه جنسی است، گزاره های انتخابی فرد برای توصیف تجاربش می تواند جنس سیستم اصلی مودالیته وی را بازگو کند.
برای مثال وقتی فردی در صحبتهایش از کلمات؛ احساس کردن، دستم آمد، دست کشیدن، تماس برقرار کردن، بوسیدن و...استفاده می کند، می توان نتیجه گرفت مودالیته حسی اصلی فرد "لمسی" است.
۲.روش دوم؛ فکر کنید همسر شما یا فرزندنتان در سفر دوری به سر می برد و بشدت دلتنگ او هستید، اگر همین لحظه این امکان بوجود بیاید که با او با یکی از انواع مودالیته ها روبرو شوید، ترجیح می دهید کدامیک را انتخاب کنید؟ دیدن او؟ شنیدن او؟ یا لمس او؟ این همان مودالیته غالب شماست.
👈با یادگیری سیستم مودالیته افراد، شیوه بهتر ارتباط موثر با یکدیگر را می آموزیم، ضمن اینکه وقتی شخص سعی می کند به فراخور مودالیته حسی فرد مقابلش دنیا را ببیند و درک کند، در واقع تجربیات خود را گسترش داده و انسان رشدیافته تری میشود.
دکتر بهاره صباغ ابريشمي
روانپزشک و زوج درمانگر
گروه روانپزشکي ويان
سبک زندگی مدرن و سنتی و تاثیر آن بر ازدواج
🔆یکی از مسائل بسیار مهم و تاثیر گذار در کیفیت و دوام زندگی مشترک، نوع نگرش و انتظارات آنان از نقش خود و همسر است، این هماهنگی در انتظارات باعث هماهنگی در تعامل و رفتار میشود و از درگیریهای آینده پیشگیری می کند.
🔆این نقش ها تعیین کننده وظایف زن و شوهر در روابط زناشویی هستند و مهم است که در مشاوره قبل ازدواج به طور مبسوط به آن پرداخته شده و سازگاری زوجین در این زمینه ارزیابی شود.
🔆در ذهن اثر افراد جامعه برای سبک زندگی دو نوع دیدگاه تعریف میشود؛ سنتی و مدرن.
اما این موضوع به ظاهر ساده، در جامعه کنونی ما که در عین حال هم حضی از دنیای مدرن برده و هم پسماندی از سنتهای گذشته دارد، شکل پیچیده و ناشناخته ای بخود میگیرد که زندگی زوجین را با بحران مواجه می کند.
از یک سو سبک زندگی سنتی که ما سابقا آن را تجربه می کردیم، در حال حاضر هنوز بخش اعظمی از وجوه ناخوداگاه اجتماعی و انتخابهای ما را پوشش می دهد و از سوی دیگر سبک زندگی مدرن که ما سالهاست که با آن روبرو شدیم و هنوز نتوانستیم موضع مناسبی نسبت به آن اتخاذ کنیم، بنابراین سبک زندگی ما مدام در حالت جابجایی بین این دو وضعیت قرار دارد.
👌بطور مثال در نظر بگیرید؛ مردی که از همسر خود انتظار کار در بیرون منزل و مشارکت در امور مالی خانواده را دارد، اما در عین حال خودش حاضر به مشارکت در هیچ یک از امور منزل نیست و یا زنی که تاکید بر که بیرون از منزل دارد اما حاضر نیست که بخشی از درامدش را خرج تامین معیشت خانواده کند و ادعا می کند که این وظیفه مرد است که تامین کننده باشد و...
💞نقش زن و مرد بر اساس دیدگاه سنتی؛
در این الگو انتخاب شریک زندگی برای فرد توسط بزرگترهای خانواده صورت میگیرد، مرد رئیس خانه و نان آور است، او تمام امور بیرون از منزل را انجام میدهد و تمامی تصمیم گیریها بر عهده اوست و زن مجری خواسته های مرد است و به کارهای درون خانه و نگهداری از فرزندان می پردازد و در قبال کار خود دستمزدی دریافت نمی کند و تمام منابع قدرت به مرد اختصاص دارد، در این شرایط زن درخواست مهریه سنگین دارد که معمولا مرد از عهده پرداخت فوری آن عاجز است، این مبلغ فقط در سند ازدواج ثبت میشود و عامل تفاخر و تضمینی برای استحکام ازدواج محسوب میشود، مهریه تنها در زمان درگیری و تهدید به طلاق از جانب زن درخواست شده ونهایتا بعلت بالا بودن میزان آن در ازای طلاق یا گرفتن حضانت فرزندان بخشوده میشود.
💞نقش زن و مرد براساس دیدگاه مدرن؛
در این دیدگاه زن و مرد مسئولیت انتخاب شریک زندگی را بر عهده می گیرند، تصمیم گیریها با مشارکت هر زوج صورت می گیرد، درصد زیادی از زنان خارج از خانه کار میکنند، هر دو نفر مسئول هزینه زندگی مشترک هستند و هر دو نفر در امور خانه و نگهداری از بچه ها مشارکت دارند و در واقع نقشهای آنان باهم همپوشانی دارد، مهریه به معنای سنتی آن وجود ندارد و در زمان طلاق هر چه زن و شوهر به دست آورده اند با تساوی بین آنها تقسیم میشود.
🔆🔅همانطور که مشاهده می کنید با توجه به تفاوتهای فاحش این دو نوع دیدگاه، مهم است که قبل از ازدواج به گفتگو در مورد این زمینه بپردازیم تا از آسیبهای بعدی در رابطه پیشگیری شود.
دکتر بهاره صباغ ابريشمي
روانپزشک و زوج درمانگر
گروه روانپزشکي ويان
عروس گلم
تولد مادر شوهر جان
هر سال پس از تعطیلات طولانی عید نوروز، شاهد مراجعه زوج هایی به مطب هستیم که در طول تعطیلات به خانه والدین رفته اند و با خاطراتی ناخوشایند به خانه خود بازگشته اند.
قصه دعوا و دلخوری عروس و مادر شوهر ، عروس و خواهر شوهرها و با شیوع کمتر داماد و خانواده همسر حالا حالاها تمامی ندارد. چون همه ما دلمان می خواهد که در عین حال که در دل و روده هم هستیم، به همدیگر آسیبی هم نرسانیم که البته تقریبا ناشدنی است !
روی سخنم به هیچ وجه با آن دسته از کسانی نیست که درباره رابطه با خانواده همسرشان مشکلی ندارند ؛ آن ها هر فرمولی برای رابطه دارند، خوب است. راستش رابطه همسری و رابطه با خانواده طرفین فرمول خاصی ندارد. همین که هر دو "نسبتا" راضی باشند، همان فرمول درست است.
خیلی خوب است که ما با خانواده همسرمان رابطه خوبی داشته باشیم. خیلی خوب است که همسر ما از بودن در کنار خانواده ما لذت ببرد. خیلی خوب است که احترام و عاطفه دوطرفه برقرار باشد. این نهایت خوش بختی است.
روی سخنم تنها با آن دسته از زوج هاییست که در حیطه رابطه با خانواده های طرفین دچار مشکل هستند.
ما حق نداریم آدم هایی را که از دیدن هم شاد نمی شوند، به نام احترام به بزرگتر و حفظ ادب و احترام و رعایت رسوم در مجاورت هم قرار دهیم.
نمی دانم چه اصراری است که پدر و مادر و همسرمان را وادار کنیم مهم ترین تعطیلات سالشان را در کنار هم بگذراند، وقتی هیچ لذتی از بودن در کنار هم نمی برند و حتی تمام تعطیلاتشان به خشم و خودخوری می گذرد؟
اگر ما از بودن در کنار پدر و مادر همسرمان لذت می بریم، لزوما به این معنا نیست که همسرمان نیز از بودن با پدر و مادر ما و یا حتی پدر و مادر خودش لذت می برد و حاضر است تمام تعطیلات را با آن ها بگذراند.
یادمان باشد وادار کردن همسرمان به ارتباط با خانواده مان در حالی که آن ها برایش احترامی قائل نیستند، یک خشونت محسوب می شود. دست از گفتن این جمله حرص درآور برداریم که " ببین پدر و مادرم سنی ازشون گذشته. اگه حرفی می زنند و حتی بهت بی احترامی می کنند، باید به احترام سنشان سکوت کنیم"
یادمان باشد که هر چه آدم ها سنشان بیشتر می شود، باید با بقیه بالغانه تر رفتار کنند. سن بالاتر مجوزی برای بی احترامی کردن و نیش و کنایه زدن به دیگران نیست.
از سوی دیگر یادمان باشد که همسر ما حق ندارد ما را از مراوده با خانواده پدری و مادری مان محروم کند. این هم یک مصداق بارز خشونت خانگی محسوب می شود.
جان کلام این که دیگر نمی شود به اسم رسم و رسوم و احترام بزرگتر_کوچکتری هر سبک ارتباطی را به خودمان و یا به همسرمان تحمیل کنیم .
تنها چیزی که می تواند یک ارتباط خوب بین همسران و خانواده همسران را تضمین کند، رابطه همدلانه توام با احترام متقابل و حفظ حریم شخصی است.
#دکتر_سامرند_سلیمی
روانپزشک و زوج درمانگر
#گروه_روانپزشکی_ویان