هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 683

۹ اصل برای ارتباط موثر با نوجوانان

د‍کتر مهدی قاسمی

روانپزشک و رولندرمانگر نوجوانان

۹ اصل برای ارتباط موثر با نوجوان

۱. بر موارد مثبت تمرکز کنید: اگر واکنش سریع شما به این اصل آن بود که «چه مورد مثبتی؟» متوجه می‌شوید که چقدر رابطۀ شما با نوجوانتان از آن رابطۀ مناسب که می‌توانست به حل مؤثر مشکل و پایان دادن به تعارضات منجر شود، منحرف شده است. با تمرکز بر نکات مثبت نوجوان متوجه می‌شوید که فرزند شما هنوز ویژگی‌ها واستعدادهای مثبتی دارد که می‌تواند آنها را در هر زمینه (موسیقی، هنر، ورزش، کامپیوتر) پرورش دهد و این ممکن است به حل مؤثر مسأله و پایان دادن به تعارضات منجر شود وشما به ایدۀ جدیدی دست یابید.

۲. برای ایجاد رابطۀ صحیح و مناسب تلاش کنید: رابطۀ‌ صحیح اساس شیوۀ کارآمد حل مسأله است. همچنین رابطۀ خوب، احساسات مثبت‌‌ نسبت به یکدیگررا ایجاد می‌کند که ممکن است راه را به‌سوی جلوگیری از #تعارض بگشاید. ارتباط بخشی از تعامل است. شما باید مهارت‌های ارتباطی خود را تقویت کنید.

۳. از پیامدهای مثبت و منفی، عاقلانه استفاده کنید: پیامدها قوی‌ترین شیوه‌ برای تأثیرگذاری بر رفتار افراد است و نوجوان شما هم از این بابت مستثنی نیست. نکتۀ‌ مهم این است که رفتار مثبت مدام با نتایج مثبت پاداش داده شود و در مقابل رفتار منفی با پیامدهای منفی برخورد شود. در ابتدا از پیامدهای مثبت استفاده کنید. اگر آنها برای تغییر رفتار کافی نبودند آن زمان از تنبیه وپیامدهای منفی استفاده کنید. در خانواده‌های دارای نوجوان سرکش، والدین همواره در خصوص این موضوع به خطا رفته‌اند.

۴. قوانین اصلی و زیربنایی را برای زندگی خانوادگی خود تدوین و پیگیرانه اجرا کنید: هر خانواده، قوانین اجرایی ثابتی دارد و بر مبنای ارزش‌های اساسی و معیارهای مشخصی استوار شده و والدین باید به فرزندان خود انتقال دهند. زمانی‌که شما می‌خواهید بر نوجوانتان تسلط داشته باشید، ممکن است کار شما به بر سر چیزهای بی‌اهمیت به مشاجره و کشمکش بکشد. فقط با این هدف که می‌خواهید به هر طریق شده از میدان مبارزه پیروز بیرون آیید؛ زندگی بسیاری از خانواده‌های دارای نوجوانان سرکش در چنان هرج و مرج و آشفتگی خشونت باری طی می‌شود که در آنجا قوانین مرتب در حال لغوشدن و ایجاد شدن است و با تخلفات گاه با مشت آهنین و گاه فقط با یک تکان دست برخورد می‌شود.

‍ ۵. از نظرات نوجوان‌ خود در همۀ‌ اصول و مقررات قابل گفت‌وگو استفاده کنید: توانایی و اقتدار نامناسب خود را کنار بگذارید و دیگر چکش سکوت‌ را بر میز نکوبید. روزهای دستور دادن به فرزندتان دقیقاً در لحظه‌ای که او پا به عرصۀ نوجوانی و بلوغ می‌گذارد پایان می‌یابد. جدا از قوانین اساسی، از حالا به بعد «نام بازی»گفت‌وگو است. مسابقه‌ای که هر دو طرف در آن پیروز می‌شوند. همۀ شما به آنچه می‌خواهید و لازم دارید می‌رسید و نوجوان نیز شیوه‌هایی را برای هدایت کشتی زندگی خویش در آبهای پرتلاطم دنیای نوجوانی یاد می‌گیرد.

۶. ساختار مناسب و نظارت و سرپرستی را ادامه دهید: موضوع بر سر هدفی پویاست. آنچه دیروز ساختار و نظارتی مناسب به‌شمار می‌آمد؛ ممکن است برای امروز یا فردا مناسب نباشد. در هر حال نوع ساختار و نظارت باید حفظ گردد و در کنار آن مراقبت و نظارت همراه با انعطاف‌پذیری برای جلوگیری از بروز سرکشی نوجوان ارائه شود.

۷. استقلال‌طلبی مناسب را تسهیل کنید: این عامل نمونه دیگری از «بندبازی» است و نیاز به مهارت فراوان دارد. شما می‌خواهید سرکشی نوجوان را کاهش دهید یا از بین ببرید، اما این بدان معنا نیست که بتوانید زمان را به عقب برگردانید و دوباره با او مانند کودکی ۶ ساله رفتار کنید. اطلاع از اینکه استقلال‌طلبی برای سلامتی نوجوان‌ لازم است به شما کمک خواهد کرد تا با دقت بررسی کنید. چگونه باید نظارت کافی را بدون مراقبت زیاد اعمال کرد. به‌تدریج در مقابل ابراز مسؤولیت‌‌پذیری نوجوان به او آزادی بیشتری بدهید.

۸. مطمئن شوید که باورها و انتظارات شما منطقی است: سرکشی، از باورها و انتظارات منفی افراطی سرچشمه می‌گیرد و به‌وسیلۀ‌ آنها تشدید می‌شود. اگر برای شما دشوار است از این عقیده دست بردارید که فرزند۱۵ ساله هنوز باید از شما حرف‌شنوی کامل و مطلق داشته باشد. شگفت‌آور نیست که با یکدیگر سرشاخ شوید. ممکن است برخی مواقع سرکشی از این باورسرچشمه بگیرد که نوجوان احساس کند اگر کاری را انجام دهد یا ندهد در هر صورت محکوم است. در طرف دیگر بحث، سرکشی اغلب از این باورسرچشمه می‌گیرد که نوجوان احساس کند تمام قوانین والدین غیرمنصفانه است و این محدودیت‌ها زندگی او را بر باد می‌دهد. شما باید از باورهای غیرمنطقی و افراطی خود که سرکشی نوجوان را تقویت می‌کند دست بردارید.

۹. به بنیاد خانواده احترام بگذارید: طرفداری از نوجوان در مقابل نامادری یا ناپدری یا قرار دادن وی در میان مشاجره‌های شما و همسرتان پایه‌هایی را که خانواده‌ را پابرجا نگه می‌دارد، متزلزل می‌سازد. همچنین سلب مسؤولیت از خود نسبت به دیگران، در ساختار خانواده که رابطۀ شما و نوجوان‌ را مستحکم می‌کند، شکاف‌ پدید می‌آورد. سلسله‌مراتب لرزان خانواده سرکشی را تداوم می‌بخشد 

نکاتی در خصوص مدارس، امتحانات و دانش آموزان

دکتر مهدی قاسمی

روانپزشک  رواندرمانگر

 نکاتی در خصوص مدارس، امتحانات و دانش آموزان

۱) کودک‌آزاری تعاریف مشخص و معمولا شناخته‌شده‌ای دارد ولی ظاهرا با گونه متفاوتی از آن در ایران مواجه هستیم که کمتر در مباحث علمی بررسی و به آن پرداخته شده است.

۲) در نظام آموزشی ایران، امتحانات از نظر شیوه و محتوا اضطراب‌آور هستند و این اضطراب در مواردی بیش از توان روانی دانش‌آموز است. حال تصور کنید تشریفاتی به این امتحان اضافه شود که نه‌تنها اضطراب‌آور بلکه آسیب‌زاست؛ مثلا اقدام مسوولان برخی مدارس در جلوگیری از شرکت دانش‌آموز در امتحان و حتی تهدید به این کار به بهانه‌های مختلف، از قبیل دریافت‌نکردن کمک مالی یا شهریه تحصیلی، در اصل گروگان‌گیری روانی دانش‌آموز است. گروگان‌گیری‌ای که نتیجه آن جز آسیب جدی به گروگان نخواهد بود.

۳) یکی از وظایف مدرسه علاوه بر کمک به رشد فکری، اخلاقی و روانی کودکان و نوجوانان، جلوگیری و خودداری از آسیب روانی به آنهاست. به عبارت دیگر، شرایط مدرسه نباید به گونه‌ای باشد که دانش‌آموزان دچار آسیب روانی شوند و تهدید دانش‌آموز به اخراج یا ندادن اجازه شرکت در امتحان یا تهدید به این کار با استناد به موارد زیر آسیب‌زا خواهد بود.

۴) مواجه‌کردن کودکان با مفاهیم زندگی (اگرچه آن مفاهیم درست باشد) زمانی که او از رشد ذهنی کافی برای م‌واجهه با آن وجه از هستی آمادگی ندارد، اشتباه است. اینکه مشکلات اقصادی و مالی مدرسه و خانواده به واسطه کودک حل و فصل شود، یکی از این موارد است.

۵) تحقیر کودک به این دلیل که پدرش به تعهد مالی خود به مدرسه عمل نکرده یا نمره عالی نگرفته، داستانی دیگر است.

تحقیر کودکان در مقابل همسن و سال‌ها به هر دلیلی که باشد، ناپسند و آسیب‌زاست. یادمان باشد؛ پدر و مادر اولین قهرمانان و خدایگان زندگی کودک هستند و با این رفتار مسوولان مدرسه، تزلزل جدی در اعتقاد کودک به قهرمانان زندگی‌اش ایجاد می‌شود. قهرمانی که نتوانسته وظیفه خود را در قبال او به انجام برساند و اسباب حقارت او را فراهم کرده است.

۶) در متون مختلف علمی روان‌پزشکی و روان‌شناسی، بر مقایسه نکردن کودکان تاکید شده است. وقتی کودک به هر دلیلی، با دیگر کودکان مقایسه و سرزنش می‌شود، ممکن است هسته اولیه خشم را تجربه کند. حالا اگر تحقیر مثلا به دلیل تاخیر در پرداخت شهریه و… باشد، این خشم پدر و مادر را نشانه می‌رود و در سال‌های بعدی زندگی هم این اتفاق و خاطره برای او فراموش‌نشدنی و دردآور خواهد ماند.

۷) رفتارهای نادرست مسوولان مدرسه ممکن است این باور را در کودک شکل دهد که برای رسیدن به هدف شخصی می‌تواند از هر دستاویزی استفاده کند و این برخلاف احساس همدلی، درک متقابل و انصاف است که از اصول اساسی تربیت و رشد روانی کودک محسوب می‌شود.

۸) به والدین توصیه می‌کنم نگرانی مداوم درباره شهریه بالای مدارس را رها و به جای آن، زمان بیشتری را با فرزندان خود سپری کنند.

۹) بخشی از ذات برخی مدارس فعالیت‌های رقابتی است و مسوولان مدرسه، کودکان را تحت‌فشار قرار می‌دهند. آنها دائم از طریق فضای مجازی با والدین در ارتباط هستند و تکالیف را برای آنها ارسال می‌کنند. از طرفی، دانش‌آموزان را با برنامه‌های کنکورهای آموزشی برخی موسسات به ظاهر معروف آموزش می‌دهند و نسلی را پرورش می‌دهند که خلاقیت، واژه‌ای نامانوس برای آنهاست. دانش‌آموزانی که حتی در برنامه‌ریزی تحصیلی اختیار و مسوولیت کامل ندارند و ناکامی را در رسیدن به اهداف برنامه تجربه نمی‌کنند، در آینده تحمل ناکامی نخواهند داشت.

۱۰) لازم نیست فرزندان ما یکی از دانش‌آموزان انگشت‌شمار فوق‌العاده کلاس باشند. آنها می‌توانند از پس کلاس‌های شلوغ‌تر و ده‌ها دانش‌آموز از سوابق یا طبقات اجتماعی مختلف بربیایند. می‌توانند خوب و حتی گاهی عالی باشند. فرزندانمان آنقدرها شکننده نیستند که نیاز باشد پیش از ورود به جهان، آنها را در حباب حبس کنیم.

۱۱) لازم نیست بچه‌ها به سرعت پله‌های ترقی را طی کنند اما لازم است این باور را به آنها فهماند که برای رقم‌زدن آینده خود به پدر و مادر یا مدرسه نیاز ندارند. مطمئن باشید فرزندان شما سهم کوچک خود را از دنیا دریافت خواهند کرد.

۱۲) به فرزندانمان اجازه بدهیم مالک و مسوول نمرات درسی‌ خود باشند. به این نکته توجه داشته باشیم که نمره «ج» نمره بدی‌ نیست و اغلب ما در بسیاری‌ از کارهای‌ زندگی‌مان نمره «ج» می‌‌گیریم. بیشتر ما در رانندگی‌، غذاخوردن و نظافت خانه‌مان نمره(ج) می‌گیریم. اگر این نکته را خوب درک کنیم، به موفقیت بزرگی دست پیدا می‌کنیم.

۱۳) باید به فرزندان خود بیاموزیم موفقیت‌ها و شکست‌های‌ خود را در مدرسه به پای‌ خود بنویسند. بسیاری‌ از دانش‌آموزان در مدرسه می‌‌ترسند که اگر نمره قبولی‌ یا نمره خوب نگیرند، به‌جای‌ خود آنها، پدر و مادرشان آسیب می‌‌بینند و ناراحت می‌‌شوند. گاهی این اضطراب به‌دلیل پرداخت شهریه بالا در کودکان ایجاد می‌شود. اگر قرار است هزینه‌های مدرسه برای شما و فرزندتان اضطراب آور باشد، به مدارس دولتی فکر کنید.

۱۴) هرچه فرزند رفتار مسوولانه‌تری‌ داشته باشد، دخالت پدر و مادر در امور مدرسه‌ای او باید کاهش یابد اما وقتی‌ رفتار مسوولانه ندارد؛ مثلا مرتب کتابش را در مدرسه جا می‌‌گذارد یا تکالیفش را گم می‌‌کند و پدر و مادر دخالت می‌‌کنند تا فرزندشان به تکالیف مدرسه عمل کند، جبهه نبردی‌ برای‌ رسیدن به کنترل فعال می‌‌شود که در آن فرزند برنده است. پدر و مادر سخنرانی‌ می‌‌کنند و بچه‌ها از اینکه می‌‌بینند پدر و مادر خودشان را درگیر آنها می‌‌کنند، خوشحال می‌‌شوند. به‌جای‌ این کار، موقعیت را از زاویه دید فرزندمان نگاه کنیم و بکوشیم از احساسات او درباره مسائل مختلف مطلع شویم. بهترین کاری‌ که دراین موارد می‌‌توانیم انجام دهیم، این است که درهای‌ ارتباط را روی‌ آنها باز نگه داریم و به زندگی‌شان علاقه نشان دهیم، بدون اینکه بخواهیم به سوی نجات آنها برویم.

۱۵) اگر فرزندمان نمره بالایی گرفت، عالی است. در غیر این صورت، اعتماد به‌نفس و شخصیتش را از او نگیریم. به او بگوییم مشکلی نیست؛ فقط یک امتحان بوده و برای انجام کارهای بزرگ‌تری در زندگی به دنیا آمده است. به او اطمینان دهیم فارغ از هر نمره‌ای که بگیرد، دوستش خواهیم داشت و قضاوتش نخواهید کرد.

۱۶) و در پایان، لطفا فکر نکنید که دکترها و مهندس‌ها تنها انسان‌های خوشحال و خوشبخت روی زمین هستند.

جنگ والدین با نوجوان

دکتر مهدی قاسمی

روانپزشک و رواندرمانگر نوجوانان

نبرد بزرگ

🔺اگر بزرگ‌ترین نبرد والدین نوجوانان، مبارزه با ترس باشد، عمده‌ترین ترس آنان این است که نوجوانان مرتکب اشتباهی‌ بشوند که زندگی‌‌شان را برای‌ همیشه نابود کند.

🔺 ما می‌‌ترسیم که کسی‌ به کودک شش ساله‌مان آسیب بزند، اما اگر دایم مراقبش باشیم، می‌‌توانیم تا حد زیادی‌ مانع آسیب‌های‌ احتمالی‌ شویم. دقیقا همین ترس را در مورد نوجوان شانزده ساله‌مان نیز داریم، اما نمی‌‌توانیم او را کنترل کنیم و دایم مراقبش باشیم.

🔺 ما می‌‌ترسیم که نوجوان‌مان در امتحانات ناموفق باشد، با پلیس درگیر شود یا با افراد شروری‌ دوست شود. هرچه بیش‌تر بترسیم، بیش‌تر به آنان هشدار می‌‌دهیم. اما مشکل این‌جاست که هر بار که می‌‌خواهیم نصیحت‌شان کنیم، آنان مانع ادامه‌ی‌ گفت‌وگو می‌‌شوند.

🔺گاهی‌ احساس می‌‌کنیم باید اوضاع را کنترل کنیم .

🔺همه ما باید بپذیریم این مشکل وحشتناکی‌ است که نوجوان‌مان می‌‌خواهد مستقل شود و مستقل تصمیم بگیرد. کسی‌ که نمی‌‌تواند لباس زیرش را در اتاقش پیدا کند، چه‌طور می‌‌تواند در این دنیا راه درست زندگی‌ را بیابد و برای‌ مثال، در مصاحبه‌های‌ شغلی‌ یا انتخاب رشته تحصیلی سربلند بیرون بیاید؟

🔺رها کردن او به حال خود سخت است، اما ضروری‌ است.

تضاد نوجوانان با اصول اخلاقی و اعتقادی والدین

دکتر مهدی قاسمی

روانپزشک و رواندرمانگر نوجوانان و بلوغ

🔺تضاد نوجوان با اصول اخلاقی و اعتقادی والدین

🔺افزایش قابلیت فکری نوجوانان نسبت به دوران کودکی قدرت تجزیه و تحلیل منطقی اعمال، و پیشبینی نتایج برخی از باورها را به او میدهد.

🔺 نوجوان شروع به محک زدن نظام #اعتقادی که با آن بزرگ شده و تصمیم گیری پیرامون اینکه آیا باید به این اعتقادات پایبند بماند یا نه؟ می کند.

🔺او می پرسد آیا اعتقادات والدین ام درباره ی خدا، اخلاقیات و ارزش ها درست است؟
اینها مسایل دشواری هستند که هر نوجوانی باید با آنها کلنجار برود.

🔺اگر والدین نتوانند این کشمکش فکری نوجوان را بفهمند، اغلب تاثیر منفی می گذارند و سبب دور شدن نوجوان از باورها و اخلاقیاتی می شوند که والدین قبلا به نوجوان آموخته اند.

🔺وقتی نوجوان سوالاتی درباره ی باورهای اساسی والدین می پرسد والدین فهیم از این پرسش ها استقبال می کنند و سعی می کنند صادقانه و غیر آمرانه به آنها پاسخ دهند و نوجوان را تشویق می کنند تا به تحقیق در این عقاید ادامه دهد.
به عبارت دیگر آنها از فرصت گفتگو با نوجوان درباره ی باورهایی که خودشان طی سالهای متمادی داشته اند استقبال می کنند.

🔺اگر والدین نوجوان را به خاطر این پرسشها محکوم کنند شاید او حتی از فکر کردن به این که باورهای والدین می تواند غلط باشد، احساس گناه کند و در نتیجه برای یافتن پاسخ به سراغ افراد دیگری برود که همین پرسش ها را در سر دارند.

احساس من چیست؟

دکتر مهدی قاسمی

روانپزشک و رواندرمانگر

🔶 احساس من چیست؟

در بسیاری از اوقات ، حتی در مراجعان تحصیل کرده، متوجه عدم درک صحیح آنها از احساسات خویش می شویم. و ناچاریم زمانی را صرف کنیم تا تفاوت بین احساس و  فکر را برای او توضیح دهیم. شاید یکی از دلایل این امر سرکوبی احساسی موجود در فرهنگ اکنون ایران باشد. اینکه خیلی از اوقات از بیان احساس خویش به جهت نگرانی از جایگاه اجتماعی و مورد قضاوت واقع شدن، خودداری می کنیم.

🔶 چه باید کرد؟
به نظر می رسد یکی از راهکارهای اساسی حل این مشکل ریشه در دوران کودکی دارد. و اگر آموزش نگرش احساسی در دوران کودکی به درستی انجام شود، کودکان و  نوجوانان به بینش صحیح در مورد احساسات خود دسترسی پیدا میکنند، و این مشکل در بزرگسالی کم رنگ تر خواهد شد.

🔶 راهکار:
یکی از راهکارهای ایجاد بینش احساسی در کودک و درک تاثیر عملکرد او بر احساسات دیگران، داستان است. کودکان به واسطه علاقه بسیاری که به داستان، فیلم و کارتون دارند در سنین مشخصی تاثیر پذیری فراوانی از این امور دارند که این مهم فرصتی طلایی را در اختیار درمانگر قرار می دهد.

🔶 درمانگر هنگام تماشای کارتون می تواند صدای تلوزیون را کاملا قطع کند و از کودک بخواهد از طریق تماشای حرکات غیرکلامی بازیگران یا شخصیت های کارتون، احساس آنها را حدس بزند. و سپس یکبار دیگر همان صحنه را به همراه صدا با کودک تماشا کند و در مورد پیشبینی های کودک با او صحبت کند.

🔶 حتی می توان از کودک خواست در کنار شخصیت های داستانی در کتاب داستان اش، با نقاشی صورتک های گوناگون که بیانگر احساسات مختلف هستند، برداشت خود را از احساس آنها بیان کند.

🔶به نظر می رسد درمانگر حوزه کودک و نوجوان باید خودش نیز از فیلم ها و کارتون های روز اطلاع داشته باشد، و از کودک بخواهد عنوان کند کدام شخصیت در فیلم مورد علاقه اش احساس نزدیکی بیشتر در او ایجاد می کند. این می تواند به درک بیشتر کودک توسط درمانگر کمک کند.

🔶 مطالعات مطرح می کنند کودکانی که به همراه والدین خود کارتون تماشا می کنند و در مورد داستان و شخصیت های آن با والد خویش صحبت می کنند از  هوش هیجانی بیشتری برخوردار هستند.

🔶 البته این موضوع در نوجوانان اندکی متفاوت است. نوجوانان ارتباط ضعیف تری را در شروع درمان با درمانگر برقرار می کنند. لذا یکی از تکنیک هایی که می توان استفاده کرد پرس و جو در مورد موسیقی مورد علاقه یا خواننده مورد علاقه آنهاست(در اینجا نیز لازم است درمانگر از حوزه موسیقی در گستره فرهنگی جامعه خویش مطلع باشد) آنچه من انجام می دهم این است، که از نوجوان می خواهم نام خواننده و آهنگی که خیلی به آن علاقه دارد را بگوید. بعد به مدد اینترنت متن آن آهنگ را در اختیار او قرار می دهم. سپس از او می خواهم مشخص کند نسبت به کدام قسمت ترانه احساس نزدیکی می کند، یا کدام قسمت زبان حال اوست؟

 

گروه  تخصصی و فوق تخصصی روانپزشکی ویان
مطب دکتر سامرند سلیمی

مطب سعادت آباد

سعادت آباد. میدان کاج به سمت جنوب. اولین کوچه سمت راست(مقدس یا یازدهم).ورود با خودرو از خیابان پانزدهم . پ 3. و 302. ط 3
02122385679 - 02122385718

مطب میرداماد

میرداماد. میدان مادر. خیابان سنجابی (بهروز). کوچه یکم سمت راست. پ 8 . و 17. ط2
02122904886 - 02122904887


ساعت کاری

شنبه - پنجشنبه :  21-15