🔯آسکشوالیتی به عنوان شکلی از هویت جنسی تعریف میشود که در آن فرد بطور غیر ارادی گرایش و کششی به سمت هیچ جنسی ندارد و سکس برایش جذاب نیست، در حالیکه این یک انتخاب نبوده و در سرشت شخص نهادینه شده است.
این تعریف از اوایل قرن بیست و یکم رفته رفته پدیدار شد.
🔯بین ۱ تا ۳ درصد مردم آسکشوال هستند.
🔯آسکشوالیتی گاها با اختلال کمبود میل جنسی اشتباه گرفته می شود، چرا که با آن مشابهت ظاهری دارد.اما در آسکشوالیتی احساس پریشانی و ناراحتی از نبود میل جنسی وجود ندارد.
🔯اغلب افراد آسکشوال به مانند دیگران عاشق و زوج می شوند اما مسائل جنسی برایشان بی معناست.
از آنجایی که افراد بی جنسی گرا در روابط جنسی طردشدگی را تجربه می کنند و این اصل روابطشان را متاثر می کند، ممکن است پریشانی از برهم خوردن روابط عاطفی با پریشانی در مورد نبود میل جنسی اشتباه گرفته شود و باعث اشتباه در افتراق آسکشوالیتی از اختلال کمبود میل جنسی گردد.
🔯از آنجا که آسکشوالیتی به مانند، دگر جنس گرایی، هم جنس گرایی و یا دو جنس گرایی، یک هویت جنسی کاملا مستقل است؛ فرایند درمان توسط یک سکستراپیست شامل تشخیص، آموزش و ایجاد پذیرش در فرد می باشد.
🔯بی جنس گرایی به معنای بیماری، انحراف، عدم تعادل هورمونی، افسردگی، ترس یا پرهیز ارادی از رابطه جنسی و یک حالت گذرا که با ازدواج اصلاح شود، نیست. آسکشوالیتی یک طبیعت خدادادی است.
دکتر بهاره صباغ ابريشمي
روانپزشک و درمانگر اختلالات جنسي
گروه روانپزشکي ويان