🖋اين پيش فرض وجود دارد كه بيان مستقيم يكسرى احساسات خاص در جامعه خيلى پذيرفته نيست ؛ نگرانى از توهين به ديگري،اينكه ناسالم و رنجور به نظر برسيم و يا در روابط اجتماعى پس زده شويم از دلايل عدم زندگى فرد بر مبناى احساس واقعى خود مى باشد.
🖋 در نتيجه به جاى اينكه احساسات، مستقيم و شفاف بيان شوند، بصورت غير مستقيم و از طريق رفتار فرد و يا زبان بدن و حالات او بروز مى يابند . مثال هايى از اين عملكرد اين موارد هستند؛
➖عدم ثبات بين ماهيت آنچه بيان مى كند و لحن صدا و زبان بدن ؛
بطور مثال افرادى كه براى مخفى كردن احساسات واقعى خود همواره صداى شادو كليشه اى همچون مجرى برنامه صبحگاهى راديو دارند.
➖استفاده زياد از يكسرى لغات در تمامى موقعيت ها؛
"من عاشقتم،من عاشق اين مرغ سوخاري هام، من عاشق قهوه هاى اين مغازه ام ،من عاشق مامانم ام! "
➖صحبت با لحنى اغراق آميز؛
"من واقعاً نابود شدم، احساس ميكنم تريلى از روم رد شده،احساس ميكنم كلا تلف شدم."
وقتى ما زياد مبالغه مى كنيم ، در واقع اينكار براى جلب توجه صورت ميگيرد اما در واقع در دراز مدت دوباره عاملى جهت ناديده گرفتن و جدى نگرفته شدن ما مى شود.
➖كوچك و ناچيز شمردن احساسات بالاخص وقتى ناراحت و رنجيده هستيم؛
"من حالم خوبه.مشكلي نيست.نگرانى اى در مورد من وجود نداره"
در اين موارد فرد احساس عدم امنيت و نگرانى خود را با اعلام حال خوب خود تجربه مى كند ولى در حقيقت به نوعى با نگهداري إحساسات واقعى خود باعث پس زدن اطرافيان مى شود.
❑❑ارتباط غير كلامى :
رفتارهای غیرکلامی، بخش عمدهای از ارتباطات بین فردی روزانهی ما را تشکیل میدهند(گاها" تا بيش از ٩٠ درصد).
➖رفتار غیر شفاهی ما ،حرکات ما ، راه رفتن ، نشستن، چگونه صحبت کردن و یا چگونگی بلندی صدای ، نزدیک ایستادن، تماس چشمی ... همه منجر به ارسال پیام های قوی می شوند.
➖این پیام های غیر شفاهی، حتی هنگامی که شما ساکت و آروم هستید می تواند ارسال شود وبه برقراری ارتباط ادامه دهید.
➖#هوش_هيجانى هم در دريافت و شناخت درست اين پيام ها به فرد كمك مى كند و هم درارسال به هنگام و متناسب آنها تعيين كننده است.
➖پيام هاى غير كلامى كمتر به ما اشتباه مى گويند و شايد بتوانند سرنخ هاى دقيق ترى از آنچه واقعاً فرد تجربه مى كند باشند ؛مثلا وقتی از فردی میپرسیم: حالت چطور است؟ ممکن است زبان او به طور شفاهی بگوید که حالم خوب است. ولی وقتی به چشمهایش نگاه میکنیم، متوجه میشویم که حالش چندان خوب نیست.
فرويد تعريف مى كند كه يكى از بيمارانش در حاليكه بطور ناخودآگاه حلقه ازدواج را از انگشت اش در مى آورد و آن را به انگشت مى كرد به طور كلامى ادعا مى كرد كه از ازدواجش راضى است،از آنجايى كه فرويد مفهوم اين حركت ناخودآگاه را مى دانست زمانيكه مشكلات ازدواج او پديدار شد تعجب نكرد.
➖تحقیقات نشان میدهد وقتی کلمات با حرکات بدن متضاد باشد، افراد بیشتر آنچه را که گفته میشود، نادیده میگیرند و به اشارات غیرکلامی، خلق وخو، افکار و هیجانها اهمیت بیشتری میدهند.