شوراها و کاندیداهای پری سیمای مه لقا
نمی دانم چه شد که طی چند دوره گذشته انتخابات شوراها اعتقاد عمیقی پیدا کردیم به نقش " عضله " به عنوان مهم ترین فاکتور تدبیر امور شهر . مثلا رفتیم و آن پهلوانی را که عضلاتش از همه قوی تر بود ، با افتخار تمام آوردیم برای اداره پایتختی که جمعیتش به تنهایی از جمعیت بسیاری از کشورهای اروپایی بیشتر است . به عنوان یک روانپزشک یقین دارم که هیچ مطالعه معتبر علمی نشان نداده است که دانش عمران و شهرسازی به جای سلول های مغز در سلول های ماهیچه ای تولید یا ذخیره می شود .البته نباید از حق بگذریم و یادمان برود که عکس هایی آن مرد "بزرگ " با زندگان و مردگان می گرفت ، چقدر اسباب نشاط و شادمانی شهروندان بود.
این روزها و در آستانه انتخابات شوراها ، کوچه ها و خیابان ها و کانال های تلگرامی پر شده است از عکس های زیبارویان ابروکمانی که کاندید شوراهای شهر و روستا شده اند . خیلی هم خوب است ؛ چه اشکال دارد که در خیابان هم زمان که تکه ای از بربری داغ را در دهان می گذاری ، احساس کنی داری از یک گالری پرتره های زیبای شرقی در پاریس بازدید می کنی .
اگر یک کاندیدای شورا دانش تخصصی و تجربه واقعی در امر شهرسازی و اداره شهر داشته باشد ، شاید برخی از مردمان خوش ذوق بخواهند از نوع سیه چشم و گیسوکمندش را انتخاب کنند ؛ و صد البته مردم حق انتخاب دارند . وقتی خدا به خدایی خودش " یحب الجمال " چرا بندگانش زیباپسند نباشند؟ کور شویم اگر بخیل باشیم .
اما آیا قرار است در دنیایی که نیروی انسانی متخصص حرف اول را برای توسعه می زند ، این بار خال لب و ابروی کمند و چال گونه به جای "عضله " معیار انتخاب باشند برای اداره اندیش مندانه شهرها و روستاها ؟
خدا را به سر شاهد می گیرم ، به این سوی چراغ هیچ مطالعه علمی نشان نداده است که دانش اداره و توسعه شهری و روستایی ارتباط آماری معنی داری با مه لقا بودن و پری سیمایی داشته باشد.
سامرند سلیمی
روانپزشک و روان درمانگر